خورشیدن در حال تابیدن است، آسمان آبی و همه اغلب زیر باد کولر در حال چرت زدن هستند! و چه زمان خوبی برای یادگیری عبارات و کلمات فرانسوی بهتر از این میتوان پیدا کرد؟ برای یادگیری زبان فرانسه راههای متعددی وجود دارد. شاید سوالی که برای اغلب زبان آموزان پیش بیاید این باشد که آیا یادگیری زبان فرانسه واقعا سخت است؟ شما میتوانید این زبان را از طریق اپلیکیشنهای نصب شده بر روی گوشیهای هوشمند، سایتهای متعدد منابع رایگان یادگیری زبان و بسیاری راههای دیگر یاد بگیرید. همچنین میتوانید منابع خودآموز زبان فرانسوی را از این لینک تهیه کنید.
در این نوشتار ما مجموعه لغات و عبارات مرتبط با تابستان را برای شما مرور میکنیم. این لیست به سه بخش تقسیم شده است که هر بخش ویژگیهای خود را دارد.
1. کلمات ضروری فرانسوی مرتبط با تابستان
تابستان
l’été
تعطیلات
les vacances
تعطیلات تابستانه
les vacances d’été
برگزار کنندگان مراسمات
des vacanciers
سفر
un voyage
ژوئن
juin
جولای
juillet
اوت
août
پیک نیک
un pique-nique
بستنی
glace; crème glacée
مایوی شنا
un maillot de bain
قایق
un bateau
هندوانه
la pastèque
ساحل
la plage
پنکه
le ventilateur
عینک آفتابی
lunettes de soleil
برنزه
bronzage
آفتاب سوختگی
Coup de soleil
عشق تابستانی
Un amour d’été
تغییر ساعت
Passer à l’heure d’été
سفر بخیر
bonnes vacances!
سفر خوبی داشته باشی
bon voyage!
–
2. صحبت کردن درباره آب و هوای تابستان
گرمه
Il fait chaud
آفتابیه
Il fait du soleil
هوا خوبه
Il fait beau
گرما
La chaleur
آفتاب میدرخشد
Le soleil brille
سمان آبی است
Le ciel est bleu
رطوبت
humide
تابستان
l’été
آفتابی
ensoleillé
–
3. صحبت کردن درباره کارهای بیرون از خانه
بیرون
dehors
پارک
le parc
کوهستان
les montagnes
چمن
la pelouse
یک/چند گل
une fleur / des fleurs
یک گیاه
une plante
یک درخت
un arbre
طبیعت
la nature
در ساحل دریا
au bord de la mer
ساحل
la plage
شن
le sable
استخر
la piscine
دریا
la mer
اقیانوس
l’océan
دریاچه
un lac
باغ
le Jardin
–
4. فعالیتهای تابستانه
استراحت کردن
se reposer
ریلکس کردن
se détendre
سفر کردن
voyager
اغبانی کردن
jardiner
قدم زدن
marcher
دویدن
courir
بازی کردن
jouer
برنزه کردن
Se bronzer
شنا کردن
nager
رفتن به دریا
Aller à la mer
قدم زدن کنار ساحل
Marcher sur la plage
خواندن کنار دریا
lire des romans sur la plage
شنا
natation
حمام کردن
se baigner
غوطه خوردن
plonger
موج سواری
faire de la planche à voile
اسکی روی آب
faire du ski nautique
دریا نوردی
faire de la voile
رفتن به پیک نیک
Faire un pique-nique
موج سواری کردن
faire du surf
اسکی کردن
faire du ski
رفتن به تور …
faire le tour de…
گشت و گذار
faire une excursion
بازدید از موزه
visiter les musées
کمپ کردن
faire du camping
ورزش کردن
faire du sport
دوچرخه سواری کردن
Faire du vélo
کوهنوردی کردن
Faire de l’escalade
اسکیت کردن
Faire du skate
آسمان نوردی
Faire du parapente
ماهیگیری کردن
pêcher
اگر احساس میکنید کلمه یا عبارتی را فراموش کردهایم، آن را در کامنتها برای ما بنویسید 🙂