زبان فرانسوی
صحبت کردن درباره سن و سال در زبان فرانسه؛ لغات و گرامر
صحبت کردن از سن و سال در زبان فرانسه هم از نظر گرامری و هم از نظر انتخاب لغات میتواند کمی چالش برانگیز باشد: ما در این مقاله تفاوت مابین دو کلمهی «grandir» و «vieillir» و همچنین تفاوت مابین سطوح مختلف عمر و صفتهای مناسب برای بیان جوانی و پیری آدمها را بررسی میکنیم. همچنین به شما میگوییم که چه تفاوتی مابین «an» و «année» وجود دارد. اصطلاحات فرانسوی
1. بیان سن و سال در زبان فرانسه (سن + avoir) اصطلاحات فرانسوی
در ابتدا، این را بگوییم که بیان عمر در زبان فرانسه با انگلیسی متفاوت است. در انگلیسی با فرمول (to be + age) برای بیان سن استفاده میکنیم.
He’s 5
در فرانسه از ساختار (avoir + age) استفاده میکنیم؛ یعنی به جای فعل بودن، از فعل داشتن استفاده میکنیم.
Il a cinq ans – او پنج سال سن دارد
Il a cinq jours – او پنج روز سن دارد
Il a cinq semaines – او پنج هفته سن دارد
Il a cinq mois – او پنج ماه سن دارد
همیشه باید بازه را مشخص کنیم (سال، روز، هفته و غیره). شما نمیتوانید در زبان فرانسه بگویید «j’ai cinq». به جای آن باید از عبارت کامل «j’ai cinq ans» استفاده کنید.
2. گفتن «چند سال داری؟» به زبان فرانسه. اصطلاحات فرانسوی
برای پرسیدن سن و سال کسی به زبان فرانسه از عبارات زیر استفاده میکنیم:
Quel âge avez-vous ? – چند سال سن داری؟
Tu as quel âge ? – چند سال داری؟
Quel âge a-t-il ? – چند سالشه؟
Elle a quel âge ? – چند سالشه؟
3. پرسیدن سن یک زن در زبان فرانسه
در فرهنگ فرانسوی پرسیدن سن و سال یک زن کمی بی ادبی تلقی میشود، بخصوص اگر شما یک مرد باشید. اگر کنجکاو هستید و دوست دارید بدانید، کمی جملهی سوالی را مودبانه بیان کنید: «?est-ce que je peux me permettre de te demander ton âge» – ترجمهی آن میشود: این اجازه رو دارم که سن شما رو پرسم؟». این شیوه برای پرسیدن سن و سال یک زن مودبانه محسوب میشود.
4. اگر بخواهید سوال دقیقتری بپرسید و بدانید که چند ماه/هفته/روز/سال/…، باید طبق مثالهای زیر عمل کنید:
Combien de semaine a le bébé d’Anne ? – بچهی آنا چند هفتهشه؟
Ce fromage a été affiné pendant combien de mois ? – این پنیر چند ماه عمر داره؟
5. چگونه در زبان فرانسه «سال» را بیان کنیم.
این شاید برای زبان آموزان فرانسوی کمی چالشی باشد. عبارات «un an» و «une année» هر دو به معنی «یک سال» است. اما این دو را نمیتوان به جای همدیگر استفاده کرد. کتابها به شما می گویند که «une année» به معنی یک بازهی زمانی یک ساله است. در حقیقت دارد یک بازه را بیان میکند. با توجه به اینکه توضیح چندان واضح نیست با مثالهای زیر این قضیه را بررسی میکنیم:
همراه با یک عدد (به جز یک) از «an» برای بیان سال استفاده کنید:
Il a trois ans – او سه سال دارد.
Tous les deux ans – هر دو سال
J’y suis allée il y a cinq ans – پنج سال پیش اونجا رفتم
معمولا «Année» در توصیفات زیر استفاده میشود.
این اصطلاحات فرانسوی را به خاطر بسپارید، تا یکبار برای همیشه در ذهن شما ماندگار شوند:
L’année dernière – lسال پیش
L’année prochaine – سال آینده
Toute l’année – کل سال
Les années quatre-vingts – دهه هشتاد
L’année scolaire – سال آموزشی
L’année d’avant / d’après – سال قبل/ سال بعد
6. گذر عمر را در زبان فرانسه چگونه بیان کنیم؟
ما از افعال بخصوصی برای بزرگ شدن در زبان فرانسه استفاده میکنیم:
Les enfants grandissent (grandir) – بچهها بزرگ میشوند
Les adultes vieillissent (vieillir) – بزرگسالان پیر میشوند
7. صفات Vieux, Vieil, Vieille
صفات فرانسوی مرتبط با عمر ممکن است کمی چالش برانگیز باشند زیرا به شدت بی قاعده هستند.
صفت فرانسوی «عمر-old» قبل از اسم میآید در حالی که اغلب صفات فرانسوی پس از اسم میآیند.
Vieux + masculine noun, singular and plural (the x is silent)
un vieux chien, deux vieux chiens – یک سگ پیر، دو سگ پیر
Vieille + feminine noun (add an S to make it plural)
une vieille chienne, deux vieilles chiennes – یک ماده سگ پیر، دو ماده سگ پیر
Vieil + masculine noun starting with a vowel or a silent h = the mutant form!
un vieil immeuble – یک ساختمان قدیمی
un vieil ordinateur – یک کامپیوتر قدیمی
این را بخاطر داشته باشید: عبارت «un vieil ami» به معنی یک دوست قدیمی است. در حالی که عبارت «un ami qui est vieux» به معنی یک دوست پیر است.
تلفظ «vieil» به همان شکل تلفظ «vieille» است.
بهتر است به جای گفتن اینکه کسی «پیر» است، بهتر است بگوییم «خیلی جوان نیست» (pas très jeune).
Anne est une femme d’un certain âge. Elle n’est plus très jeune mais elle est restée très jeune d’esprit
8. جوان در زبان فرانسه
صفت فرانسوی «جوان» نیز بی قاعده است و ازینرو قبل از اسم میآید و تنها نکتهی مثبتش این است که تنها یک فرم دارد:
Un jeune chien – یک سگ جوان
Trois jeunes chiennes – سه سگ ماده جوان
9. سطوح زندگی – Les Ages de la Vie
تولد – La Naissance
Un bébé – یک بچه
Un nouveau-né –یک تازه متولد شده – مذکر
Il est né / elle est née – او متولد شد
بچگی – L’enfance
Un/une enfant – یک بچه
Une fille – یک دختر
Un garçon – یک پسر
Grandir – رشد کردن، بزرگ شدن
سالهای نوجوانی – L’adolescence
Un adolescent, une adolescente – یک نوجوان
Un jeune-homme – یک مرد جوان
Une jeune-fille – یک زن جوان
Un ado – یک نوجوان
Mûrir – بالغ شدن
بزرگسالی – L’âge Adulte
Un / une adulte – یک فرد بالغ
Un homme – یک مرد
Une femme – یک زن
Vieillir – پیر شدن
پیری – La Vieillesse
Une personne âgée – یک فرد بزرگسال
Un ancien, une ancienne – یک بزرگسال
Un vieux, une vieille – یک بزرگسال
Un sénior – یک پیرمرد
Mourir – مردن
La mort – مرگ
Il est mort – او مرده است
Elle est morte – او مرده است
امیدوارم این مقاله برای شما مفید بوده باشه. اگر احیانا موردی را از قلم انداختهایم در کامنتها برای ما بنویسید 🙂