زبان اسپانیایی

اسپانیایی را با دیدن فیلمهای پدرو آلمادوار یاد بگیرید

با دیدن فیلمهای آلمادوار، نه تنها زبان اسپانیایی شما تقویت می‌شود، بلکه فهم بهتری از فرهنگ و سبک زندگی اسپانیایی‌ها پیدا خواهید کرد. در این پست، ما هفت فیلم از این کارگردان معروف را برای شما گلچین کرده‌ایم.

همانطور که در طول مقاله هم اشاره کرده‌ایم، دیدن فیلم‌های زبان اصلی و دیدن آنها با زیرنویس یکی از راههای موثر برای تقویت مهارت‌های زبان است. چند هفته پیش ما فیلم‌ها و سریال‌های آلمانی را به شما معرفی کردیم و امروز بر سینمای اسپانیای تمرکز کرده‌ایم.

به هنگام صحبت از سینمای اسپانیا، شما نمی‌توانید پدرو آلمادوار را نادیده بگیرید؛ بزرگترین فیلمساز اسپانیایی که جوایز بسیاری را برای فیلم‌هایش کسب کرده است و در بسیاری جشنواره‌ها از اون تجلیل شده است. او حرفه‌اش را از دهه‌ی 80 میلادی شروع کرد و تا به امروز فعال بوده است و در این مدت 19 فیلم بلند ساخته است که همگی انعکاسی از واقعیت‌ها و زندگی زیرزمینی اسپانیای معاصر هستند.

¿Qué he hecho yo para merecer esto?

چیکار کردم که مستحق این هستم؟

(?Qué he hecho yo para merecer esto)

سال ساخت: 1984

بازیگران: Carmen Maura, Ángel de Andrés, Verónica Forqué, Gonzalo Suárez

مادرید. دهه 80. گلوریا، یک خانم خانه دار که کارهای نظافت را انجام می‌دهد، در یک آپارتمان 40 متری با یک خانواده‌ی مشکل‌دار زندگی می‌کند: شوهرش، که یک راننده تاکسی است و با دیگر زنها رابطه دارد، مادر شوهرش، زنی که از یک مارمولک به عنوان حیوان خانگی نگهداری می‌کند، و در انتهای بچه‌هایش که یکی از آنها فروشنده موارد است.

زندگی هیچوقت روی خوشی به او نشان نداده است و اوضاع زمانی بدتر می‌شود که بخاطر ماجرایی مجبور به تحمل دوبرابری فشار و استرس است. ما نمی‌خواهیم لو دهیم که چه چیزی اتفاق می‌افتد، اما همین نکته را می‌گوییم که گلوریا یک زن قوی است که هیچوقت برای رسیدن به آزادی کوتاه نیامده است: زنی تیپیکال در فیلم‌های آلمادوار.

Mujeres al borde de un ataque de nervios

زنان در لبه‌ی شکستی عصبی

(Mujeres al borde de un ataque de nervios)

سال ساخت: 1988

بازیگران: Carmen Maura, Antonio Banderas, Rossy de Palma, María Barranco

ایوان، معشوقه‌اش را تنها می‌گذارد و پپا، از این رخداد دارد دیوانه می‌شود و حتی قادر به این نیست که از او چرایی ماجرا را بپرسد و ترسش از بارداری‌اش را به او بگوید. در این حال، کاندلا به خانه‌ای پپا برای کمک می‌آید که ظاهرا پلیس بخاطر ارتباط او با یک تروریست در به در دنبالش می‌گردند. در این بین کاراکتر لوسیا هم وجود دارد که بیست سال پیش معشوقه‌ی ایوان بود و اکنون دنبال او می‌گردد تا قبل از اینکه زندگی دیگر زنها را خراب کند او را به قتل برساند. این فیلم درباره ارتباطاتی است که در زندگی‌ها وجود دارد؛ بخصوص مواردی که انتظار نداریم. در این فیلم، دیوانگی، تنهایی، و شور نقش مهمی ایفا می‌کنند. پیغام کلیدی فیلم این است که زنان می‌توانند مستقل و قوی باشند بدون اینکه نیازی به مرد داشته باشند. این فیلم نامزد بهترین فیلم خارجی اسکار شد.

Todo sobre mi madre

همه چیز درباره مادرم

(Todo sobre mi madre)

سال ساخت: 1999

بازیگران: Cecilia Roth, Maria Paredes, Antonia San Juan, Penélope Cruz

ماندلار یک مادر مجرد است که بعد از کشته شدن پسرش در یک تصادف گریه امانش نمی‌دهد. یکی از آرزوهای پسرش دیدن پدرش بود که قبل از به دنیا آمدن او مرده بود. با اینحال، به نظر ماندلا کل این سالها به پسرش دروغ گفته بود.

بعد از فقدان پسرش، او مصمم می‌شود که پدر استفان را پیدا کند و بگوید که 18 سال پیش آنها صاحب یک بچه شدند که همیشه به دنبال او بود هرچند که موفق به این کار نشد. مانوئلا از مادرید به اسپانیا به دنبال عشق سابقش می‌آید و اکنون اسم لولا را برای خود برگزیده است.

این فیلم شاید یکی از موفق‌ترین فیلمهای آلمادوار محسوب شود و جایزه‌ی بهترین فیلم خارجی آکادمی اسکار را از آن خود کرد.

Hable con ella

با او حرف بزن

(Hable con ella)

سال ساخت: 2002

بازیگران: Javier Cámara, Dario Grandinetti, Leonor Watling, Rosario Flores

بنیگنو، پرستار، و مارکو، یک نویسنده، هیچوقت با همدیگر روبرو نشده‌اند تا اینکه در یک نمایش تئاتر کنار هم بین حضار می‌نشینند. هر دو به ظاهر از همیدگر خوششان آمده است اما این قضیه را تا ماهها بعد به همدیگر نمی‌گویند تا زمانی که بنیگنو قصدش برای این کار را عملی می‌کند. کاراکترهای دیگیری نیز وارد این داستان می‌شوند و رابطه‌ی عمیقی بین آن دو شکل می‌گیرد و در این فاصله گذشته، حال و آینده این کاراکترها برملا می‌شود که هر کدام بسیار متفاوت از دیگری است. آلمادوار بخاطر این فیلم برنده بهترین نمایشنامه‌ی اورجینال از آکادمی اسکار شد و اولین نمایشنامه‌ی اسپانیایی بود که این جایزه را از آن خود کرد.

Hable con ella

Volver

سال ساخت: 2006

بازیگران: Penélope Cruz, Carmen Maura, Blanca Portillo, Lola Dueñas

این فیلم در شهری ساخته شده است که خود آلمادوار متولد آنجاست. داستان درباره سه نسل از زنان یک خانواده است: دو خواهر  به نامهای رومیندا و سول، یوهانا، پائولا و آگوستین. رومیندا با یک مرد بیکار ازدواج کرده است و مادر یوهانا است که در نوجوانی خود به سر می‌برد. سول، خواهرش، یک آرایشگر است. پائولا عمه‌ی اوست. آگوستین همسایه‌ی آنهاست. در این داستان روح مادر مرده‌ی آنها نیز وجود دارد که بعضی اوقات به شکل روح به دیدار این خواهرها می‌اید.

در Volver کاراکترهای مختلف از رویدادهای متفاوت جان به سالم به در می‌برند؛ از دیوانگی و خرافات و حتی از زندگی بی‌پایان. آلمادوار در این فیلم اسپانیایی را نشان می‌دهد که صادق است، کاراکترها کمک یکدیگر هستند و اینکه ماجراجواند.

Los abrazos rotos

آغوشهای شکسته

(Los abrazos rotos)

سال ساخت: 2009

بازیگران: Penélope Cruz, Blanca Portillo, Lluís Homar, Lola Dueñas, Ángela Molina, Rossy de Palma

ماتئو بلانکو کارگردان سینماست و همچنین با اسم مستعار هری کین نویسندگی هم می‌کند. 14 سال پیش، او تصادف وحشتناکی را تجربه کرد که در آن هم بینایی‌اش را و هم عشق زندگی‌اش را از دست داد. در حال حاضر، کور و ناتوان در ادامه دادن به کارگردانی، او با در جلد هری فرو رفته است و هویت اصلی خودش را فراموش کرده است؛ طوری که انگار ماتئو سالها پیش در آن تصادف کشته شده است.

هری برای نوشتن نمایشنامه‌هایش از جودیت، تهیه کننده ی وفادارش، و دیه‌گو، که کمک حالش است، کمک می‌گیرد. یک شب، دیه‌گو تصادف می‌کند و هری از او مراقبت می‌کند. دیه‌گو از هری درباره او می‌پرسد و زمانی که ماتئو بود، هری داستان را به گونه‌ای تعریف می‌کند که انگار برای یک بچه کنار تخت داستان بخوانی. با اینحال، به جای یک پایان خوش، این فیلم پر از بدشانسی، حسادت، خیانت و حس گناه است.

La piel que habito

پوستی که در آن زندگی می‌کنم

(La piel que habito)

سال ساخت: 2011

بازیگران: Antonio Banderas, Elena Anaya, Marisa Paredes, Blanca Suárez

رابرت لگارد یک جراح پلاستیک معروف است. بعد از فقدان همسرش در یک تصادف که موجب سوختی کل بدنش شد، او اکنون مصمم است که یک پوست جدید بسازد؛ چیزی که می‌توانست زنش را نجات دهد. بعد از 12 سال تحقیق در آزمایشگاه، او پوستی را تولید می‌کند که به لمس حساس و دربرابر هرگونه خطر بیرونی یا درونی مقاوم است.

با این حال، در طول این 12 سال او  نیازمند به یک داوطلب بود که بتواند پوست ساخته شده را بر رویش امتحان کند. لگارد هیچوقت در این مورد به مشکل برنخورد زیرا زنی به نام ماریلا، کسی که از لگارد مراقبت می‌کرد، نقش موش آزمایشگاهی را نیز برای او ایفا می‌کرد.

برچسب ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
بستن