خواندن به آلمانی
متن کوتاه آلمانی – تازه وارد در شهر – سطح A2
یکی از راههای یادگیری زبان آلمانی، خواندن متون کوتاه است. شما با خواندن یک متن، موارد متنوعی را یاد میگیرید؛ بزرگ شدن دایره لغات، ساختارهای زبانی، گرامر، اصطلاحات و عبارات و شیوهی صحیح به کار رفتن کلمات در جملهها از جمله مواردی هستند که با خواندن متن به دست میآید. سعی کنید در ابتدا متن را بدون نگاه کردن به ترجمه بخوانید و اگر کلمهای را نمیدانید تلاش کنید که معنی آن را با توجه به متن پیدا کنید. سپس در آخر ترجمه را ببینید و درک خود از مطلب را با ترجمه به قیاس بگذارید.
آلمانی را میتوان به شیوههای متعددی یاد گرفت. استفاده از اپلیکیشنهای گوناگون که میتوان آنها را روی گوشی نصب کرد، گوش دادن به پادکستهای مختلف، وب سایتهای آموزشی و فیلمها و شوهای تلویزیونی و سینمایی از جمله مواردی هستند که به کمک شما میآیند. فریدلینگو کار را برای شما راحت کرده است و اینجا ما تمامی منابع را در اختیار شما قرار دادهایم. برای خواندن کل متنهای آلمانی در سطوح مختلف، میتوانید به این صفحه مراجعه کنید. آلمانی
Neu in der Stadt (165 words)
Ich bin vor einem Monat in diese Stadt gezogen, um zu studieren.
Ich wohne zusammen mit drei anderen Mädchen in einer Wohngemeinschaft. Unsere Wohnung ist nicht weit von der Universität entfernt, ich muss nur drei Stationen mit der U-Bahn fahren.
Wenn das Wetter schön ist, gehe ich manchmal zu Fuß. Die Professoren an der Universität sind sehr nett, manche sind aber auch streng. Die Vorlesungen, die schon früh beginnen, mag ich nicht so gerne. Ich schlafe lieber lange.
Mittags esse ich mit meinen Freundinnen in der Mensa. Das Essen ist nicht sehr gut, aber es kostet nicht viel.
In meiner Freizeit lese ich gerne, in meinem Zimmer stehen viele Bücher. Manchmal gehe ich in den Zoo und beobachte die Tiere. Früher hatte ich zwei Katzen, aber in der WG sind keine Haustiere erlaubt.
Wenn ich das Studium abgeschlossen habe, möchte ich als Tierärztin im Zoo arbeiten.
ترجمه
من ماه پیش برای ادامه تحصیل وارد این شهر شدم.
من با سه دختر دیگر در یک طبقه با هم زندگی میکنیم. آپارتمان مان از دانشگاه خیلی دور نیست، تنها سه ایستگاه با ما فاصله دارد.
زمانی که هوا خوب است، بعضی اوقات قدم میزنم. استادان دانشگاه خیلی خوب هستند، اما بعضیهایشان نیز جدی هستند. از درسهایی که صبح زود شروع میشه خوشم نمیاد. دوست دارم بیشتر بخوابم.
ظهرها با دوستانم در کافهتریا غذا میخوریم. غذا چندان خوب نیست، اما گرانم نیست.
زمان بیکاری دوست دارم مطالعه کنم، کتابهای زیادی در اتاقم وجود دارد. بعضی اوقات به باغ وحش میرم و حیوانات را نگاه میکنم. قبلا دو تا گربه داشتم، اما در این آپارتمان مشترک اجازهی آوردن حیوان خانگی ندارم. زمانی که فارغالتحصیل بشم، دوست دارم به عنوان دامپزشک در باغ وحش کار کنم.
میتوانید نسخهی pdf این متن کوتاه را دانلود کنید و بعدا مطالعه نمایید.