خواندن به اسپانیایی
متن کوتاه اسپانیایی – پارک – سطح A1

اسپانیایی بعد از زبان چینی ماندارین، پر تکلم ترین زبان دنیاست. دلایل منطقی زیادی برای یادگیری این زبان وجود دارد. یادگیری آن هم از جنبهی کاری و شغلی و هم مسافرتی و توریسم میتواند تاثیر شگرفی در زندگی شما داشته باشد. تقریبا کل آمریکای لاتین به زبان اسپانیایی صحبت میکنند که البته گویشها بسته به منطقهای که در آن حضور دارید با دیگر مناطق کمی متفاوت است. شما میتوانید در این لینک برگههای تقلب زبان اسپانیایی را دانلود کنید که در آن مهمترین جوانب زبان به شیوهای جذاب و فشرده برای شما گردآوری شده است.
اسپانیایی را میتوان به طرق مختلفی یادگرفت و مهارتهای زبانی را تقویت کرد. اگر در ابتدای مسیر هستید، بهتر است گویشهای متفاوت زبان اسپانیی را بشناسید. شما میتوانید از پادکستهای زبان اسپانیایی و همچنین فیلمهای زبان اصلی برای تقویت مهارت شنیداری خود استفاده کنید. گوش دادن به رادیوهای اسپانیایی زبان هم میتوانید گزینهی مناسبی برای تقویت مهارتهای زبان باشد. در فریدلینگو مقالات متعددی در رابطه با این زبان پر تکلم در دنیا منتشر شده است که میتوانید از این قسمت به آنها دسترسی پیدا کنید. فریدلینگو همچنین مجموعهای از متون کوتاه اسپانیایی را برای شما مهیا کرده است که میتوانید از این قسمت به آنها دسترسی پیدا کنید.
El parque
Me llamo Pedro y hoy quiero hablar del parque que hay junto a mi casa. Yo me divierto todos los días en el parque. Allí veo las palomas comiendo y bebiendo agua. También veo pájaros de colores en los árboles. Yo voy al parque a las cinco de la tarde, cuando termino los deberes de la escuela. Allí veo a mi amigo Juan y a mi amigo Luis. Con ellos juego al escondite y a otros juegos muy entretenidos. Luis se va más temprano del parque porque tiene que ir a la escuela de música a aprender a tocar el piano.
Mi padre también va al parque a hacer deporte. Él corre durante una hora por el parque después de trabajar. Mi madre solo va los fines de semana porque acaba tarde de trabajar. Ella se sienta siempre en el mismo banco y yo juego mientras con mis amigos. Por la mañana cruzo el parque para ir al colegio, pero no me entretengo para no llegar tarde a clase. De camino al colegio veo al guarda del parque y siempre me da un caramelo de fresa.
ترجمه
اسم من پدرو است و امروز میخواهم در مورد پارکی در نزدیکی خانهام صحبت کنم. من هر روز در پارک تفریح میکنم. آنجا میتوانم کبوترها را ببینم که غذا میخورند و آب مینوشند و همچنین پرندههای رنگارنگ دیگری که توی درختها هستند را مشاهده کنم. هر روز ساعت پنج عصر، بعد از انجام دادن تکالیفم به پارک میروم و دوستانم جوان و لوییس را میبینم. ما با هم قایم باشک و بازیهای سرگرم کنندهی دیگری انجام میدهیم. لوییس زودتر پارک را ترک میکند چون باید به مدرسهی موسیقی برود و نواختن پیانو را یاد بگیرد. پدر من هم برای ورزش کردن به پارک میرود. او پس از اتمام کارش ساعتها در پارک میدود. ولی مادرم فقط آخر هفتهها به پارک میرود چون دیر از سر کار برمیگردد. او همیشه روی یک نیمکت مینشیند وقتی من با دوستهایم بازی میکنم. من صبحها از وسط پارک رد میشوم تا به مدرسه بروم ولی وقت زیادی را آنجا نمیگذرانم تا مدرسهام دیر نشود. در راه مدرسه نگهبان پارک را میبینم و او همیشه یک آبنبات با طعم توتفرنگی به من میدهد.
میتوانید نسخهی pdf این متن کوتاه را دانلود کنید و بعدا مطالعه نمایید.