خواندن به اسپانیایی
متن کوتاه اسپانیایی – خانوادهی من– سطح A2

اسپانیایی بعد از زبان چینی ماندارین، پر تکلم ترین زبان دنیاست. دلایل منطقی زیادی برای یادگیری این زبان وجود دارد. یادگیری آن هم از جنبهی کاری و شغلی و هم مسافرتی و توریسم میتواند تاثیر شگرفی در زندگی شما داشته باشد. تقریبا کل آمریکای لاتین به زبان اسپانیایی صحبت میکنند که البته گویشها بسته به منطقهای که در آن حضور دارید با دیگر مناطق کمی متفاوت است. شما میتوانید در این لینک برگههای تقلب زبان اسپانیایی را دانلود کنید که در آن مهمترین جوانب زبان به شیوهای جذاب و فشرده برای شما گردآوری شده است.
اسپانیایی را میتوان به طرق مختلفی یادگرفت و مهارتهای زبانی را تقویت کرد. اگر در ابتدای مسیر هستید، بهتر است گویشهای متفاوت زبان اسپانیی را بشناسید. شما میتوانید از پادکستهای زبان اسپانیایی و همچنین فیلمهای زبان اصلی برای تقویت مهارت شنیداری خود استفاده کنید. گوش دادن به رادیوهای اسپانیایی زبان هم میتوانید گزینهی مناسبی برای تقویت مهارتهای زبان باشد. در فریدلینگو مقالات متعددی در رابطه با این زبان پر تکلم در دنیا منتشر شده است که میتوانید از این قسمت به آنها دسترسی پیدا کنید. فریدلینگو همچنین مجموعهای از متون کوتاه اسپانیایی را برای شما مهیا کرده است که میتوانید از این قسمت به آنها دسترسی پیدا کنید.
Mi familia
Me llamo José Martín y tengo diecisiete años. Soy de Madrid y estudio segundo de Bachillerato.
Vivo con mi familia, formada por mi padre, mi madre, mi abuela y mi hermano mayor.
Mi padre es moreno, alto y tiene cincuenta y dos años. Es maestro y trabaja en un colegio de nuestro barrio. Mi madre es abogada. Tiene los ojos azules y el pelo castaño. Le gusta mucho cantar y la semana pasada fue a un karaoke con mi padre.
Mi abuela tiene noventa y cuatro años. Cuando era joven trabajó como enfermera en un hospital. Ahora le gustan las manualidades y hace pulseras para toda la familia.
Por las mañanas sale a dar un paseo con sus amigas y por las tardes ve la televisión. Mi hermano mayor todavía vive con nosotros, pero comprará una casa para vivir con su novia el próximo mes.
ترجمه
اسم من هوزه مارتین است و هفده سال سن دارم. من اهل مادرید هستم و در سال دوم دورهی لیسانس تحصیل میکنم. من به همراه خانوادهام یعنی پدرم، مادرم، مادربرگم و برادر بزرگترم زندگی میکنم. پدرم 52 ساله است و چشم ها و موهایی مشکی دارد. او معلم است و در یک مدرسه حوالی خانهمان تدریس میکند. مادرم وکیل است. او چشمهایی آبی و موهایی قهوهای دارد. مادرم بسیار دوست دارد آواز بخواند و هفتهی گذشته به همراه پدرم به کافهای که در آن به همراه موسیقی آواز میخوانند رفتند. مادربزرگ من 94 سال سن دارد و زمانی که جوان بود به عنوان پرستار در یک بیمارستان کار میکرد. او صبحها به همراه دوستانش قدم میزند و عصرها تلویزیون تماشا میکند. برادر بزرگترم همچنان با ما زندگی میکند ولی قرار است ماه آینده خانهای بخرد و با دوست دخترش زندگی کند.
میتوانید نسخهی pdf این متن کوتاه را دانلود کنید و بعدا مطالعه نمایید.