خواندن به اسپانیایی
متن کوتاه اسپانیایی – سگ من کورو – سطح A2

اسپانیایی بعد از زبان چینی ماندارین، پر تکلم ترین زبان دنیاست. دلایل منطقی زیادی برای یادگیری این زبان وجود دارد. یادگیری آن هم از جنبهی کاری و شغلی و هم مسافرتی و توریسم میتواند تاثیر شگرفی در زندگی شما داشته باشد. تقریبا کل آمریکای لاتین به زبان اسپانیایی صحبت میکنند که البته گویشها بسته به منطقهای که در آن حضور دارید با دیگر مناطق کمی متفاوت است. شما میتوانید در این لینک برگههای تقلب زبان اسپانیایی را دانلود کنید که در آن مهمترین جوانب زبان به شیوهای جذاب و فشرده برای شما گردآوری شده است.
اسپانیایی را میتوان به طرق مختلفی یادگرفت و مهارتهای زبانی را تقویت کرد. اگر در ابتدای مسیر هستید، بهتر است گویشهای متفاوت زبان اسپانیی را بشناسید. شما میتوانید از پادکستهای زبان اسپانیایی و همچنین فیلمهای زبان اصلی برای تقویت مهارت شنیداری خود استفاده کنید. گوش دادن به رادیوهای اسپانیایی زبان هم میتوانید گزینهی مناسبی برای تقویت مهارتهای زبان باشد. در فریدلینگو مقالات متعددی در رابطه با این زبان پر تکلم در دنیا منتشر شده است که میتوانید از این قسمت به آنها دسترسی پیدا کنید. فریدلینگو همچنین مجموعهای از متون کوتاه اسپانیایی را برای شما مهیا کرده است که میتوانید از این قسمت به آنها دسترسی پیدا کنید.
Mi perro Curro
A mi perro Curro le gusta pasear por el parque a primera hora de la mañana.
Me levanto a las seis de la mañana en los días laborables para acompañarle al parque antes de ir a trabajar. Siempre me espera sentado a la puerta de mi habitación con gran impaciencia, aguardando a que me levante.
Cuando llegamos al parque, acostumbro a quitarle la correa para que pueda correr libremente, ya que a esas horas no hay nadie a quien pueda molestar. El se pone muy contento y durante un rato se dedica a explorar el parque con gran curiosidad.
Transcurrido un cuarto de hora, regresa al banco donde yo lo aguardo sentado y entonces jugamos un rato con la pelota, yo se la lanzo y él me la devuelve. Después regresamos a casa y yo marcho a trabajar y él se queda feliz tumbado en su colchón.
ترجمه
سگ من کورو، دوست دارد صبحهای خیلی زود پیاده روی کند. روزهای کاری من ساعت شش صبح بیدار میشوم و قبل از رفتن به محل کار او را همراه میکنم. او همیشه بیرون در اتاقم مینشیند و بیصبرانه منتظر میماند تا من از خواب بیدار شوم. معمولا وقتی به پارک میرسیم، افسارش را باز میکنم تا با خیال راحت بدود، چون در آن زمان افراد زیادی در پارک نیستند که اذیت شوند. او بسیار خوشحال میشود و مدتی را صرف گشتن در پارک و کنجکاوی کردن میکند. بعد از گذشت یک ربع به نیمکتی که من روی آن منتظرش نشسته بودم باز میگردد و ما با یک توپ با هم بازی میکنیم. من توپ را به سمت او پرتاب میکنم و بعد او توپ را به من میدهد. بعد به خانه برمیگردیم، من برای کار کردن به محل کارم میروم و او در خانه میماند و خوشحالانه روی تشکاش دراز میکشد
میتوانید نسخهی pdf این متن کوتاه را دانلود کنید و بعدا مطالعه نمایید.