خواندن به اسپانیایی
متن کوتاه اسپانیایی – اعضای خانواده – سطح B1
اسپانیایی بعد از زبان چینی ماندارین، پر تکلم ترین زبان دنیاست. دلایل منطقی زیادی برای یادگیری این زبان وجود دارد. یادگیری آن هم از جنبهی کاری و شغلی و هم مسافرتی و توریسم میتواند تاثیر شگرفی در زندگی شما داشته باشد. تقریبا کل آمریکای لاتین به زبان اسپانیایی صحبت میکنند که البته گویشها بسته به منطقهای که در آن حضور دارید با دیگر مناطق کمی متفاوت است. شما میتوانید در این لینک برگههای تقلب زبان اسپانیایی را دانلود کنید که در آن مهمترین جوانب زبان به شیوهای جذاب و فشرده برای شما گردآوری شده است.
اسپانیایی را میتوان به طرق مختلفی یادگرفت و مهارتهای زبانی را تقویت کرد. اگر در ابتدای مسیر هستید، بهتر است گویشهای متفاوت زبان اسپانیی را بشناسید. شما میتوانید از پادکستهای زبان اسپانیایی و همچنین فیلمهای زبان اصلی برای تقویت مهارت شنیداری خود استفاده کنید. گوش دادن به رادیوهای اسپانیایی زبان هم میتوانید گزینهی مناسبی برای تقویت مهارتهای زبان باشد. در فریدلینگو مقالات متعددی در رابطه با این زبان پر تکلم در دنیا منتشر شده است که میتوانید از این قسمت به آنها دسترسی پیدا کنید. فریدلینگو همچنین مجموعهای از متون کوتاه اسپانیایی را برای شما مهیا کرده است که میتوانید از این قسمت به آنها دسترسی پیدا کنید.
Miembros de la familia
Mi nombre es Laura y mi familia es muy divertida. Mi abuela Rocío cocina delicioso, por lo que nos encanta comer y hacer sobremesa. Mi abuelo Julio encuentra monedas detrás de las orejas de las personas, no sé por qué se queja sobre la vida de pensionado. Mis padres se llaman Luz y Antonio, ella es diseñadora de interiores y él ingeniero. Mientras ella se pone al corriente con su hermana, mi tía María, mi papá habla sobre futbol con mi tío Ernesto. Mi tía está casada con el hombre alto y moreno que se llama Eduardo, mi tío político, y mi tío está casado con la mujer simpática de ojos marrones llamada Jazmín, mi tía política. Ella siempre dice que soy su sobrina favorita.
Una de las cosas que más me gustan de reunirme en familia es hablar con mis primos, Alberto y Ana. Él es abogado y ella es médico. En casa de los abuelos, los nietos solíamos jugar a las escondidas, tal como a sus hijos, Julieta y Daniel, les gusta jugar con mis sobrinos, Eva y Roberto. Mi hermano Pablo siempre los está cuidando, por si hacen alguna travesura o alguno se pierde. Reunirnos en familia es nuestra tradición dominical desde que tengo memoria.
ترجمه
اسم لورا است و خانوادهی شادی دارم. ما دوست داریم با هم شام بخوریم چون مادربزرگم روکیو غذاهای خوشمزه میپزد. پدربزگم جولیو از پشت گوشاش سکه برای مردم بیرون میاورد و نمیدانم چرا از زندگی بازنشستگی شکایت دارد. اسم پدر و مادر من آنتونیو و لوز است. مادرم طراح داخلی است و پدرم مهندس است. وقتی به دیدن خالهام میروند ، مادرم و خواهرش به صحبت مینشینند و پدرم با داییام ارنستو در مورد فوتبال حرف میزنند. خالهام با مردی بلند قد و چشم و ابرو مشکی به نام ادراردو ازدواج کرده و داییام با یک خانوم زیبای چشم قهوهای به نام جاسمین ازدواج کرده است. او همیشه مرا به عنوان محبوبترین خواهرزادهاش خطاب میکند. یکی از چیزهایی که در مهمانیهای خانوادگی بسیار دوست دارم، صحبت کردن با دخترخاله و پسرداییام یعنی آلبرتو و آنا است. آلبرتو وکیل و آنا دکتر است. سالها قبل در خانهی پدربزرگ بچهها قایم باشک بازی میکردند، درست مثل بچههای آلبرتو و آنا ، یعنی جولیتا و دنیل که دوست دارند با برادرزادههایم اوا و روبرتو بازی کنند. برادرم پابلو همیشه مراقب آنهاست تا خراب کاری و شیطنت نکنند. تا جایی که یادم میآید، دوره همی های ما روزهای یکشنبه بوده است
میتوانید نسخهی pdf این متن کوتاه را دانلود کنید و بعدا مطالعه نمایید.