زبان فرانسوی
نحوه استفاده از فعل mettre در جملات فرانسوی
این مقاله به شیوهی استفاده از فعل mettre در جملات زبان فرانسوی میپردازد. معنی این کلمه در اصل «قرار دادن» است اما معانی دیگری نیز میتواند داشته باشد. این فعل بی قاعده در زبان فرانسوی به شدت کاربردی است و در جملات و اصطلاحات زیادی از آن استفاده میشود. آموزش فرانسوی
کلمهی mettre در سر راستترین معنی خود به سه شکل زیر به کار گرفته میشود: آموزش فرانسوی
1. “to place” (قرار دادن چیزی روی میز)
2 “to put” (ریختن مایع لباسشویی در آب)
3. “to wear” (پوشیدن لباس)
استفادههای دیگری برای فعل mettre وجود دارد؛ در این مقاله سعی شده است که تمامی جنبههای آن پوشش داده شود. به مثالهای زیر توجه کنید.
To put/place – قرار دادن/گذاشتن
Je mets la bouteille dans le frigo. بطری را در یخچال گذاشتم
Je mets les chaussures dans l’armoire. کفشها را روی جاکفشی گذاشتم
Je mets mon pantalon. شلوارم را پوشیدم
To wear – زدن/ پوشیدن
Je mettrai une cravate ce soir. امشب کراواتم رو میپوشم
J’ai mis du parfum. عطر زدم
Je ne sais pas ce qu’il a mis, mais ca ne sent pas bon! نمیدونم چی زده اما بوش خوب نیست
To put on
Je mets la camera sur automatique: دوربین رو روی اتوماتیک گذاشتم
Je mets le chauffage: بخاری رو روشن کردم
Je mets (la télévision) sur Canal + :تلویزیون رو روی کانال + گذاشتم
Je mets mon clignotant et je mets mes phares: شاخص رو تو ماشین گذاشتم
Taking time – طول کشیدن
عبارت «Ca met longtemps» با عبارت Ca prend longetemps» یکی است و یک معنی را دارد. آموزش فرانسوی
Il met deux heures à répondre: دو ساعت طول میکشه تا جواب بده
J’ai mis un instant à comprendre: فهمیدنش کمی طول کشید
Ca met des plombes: یه عمر زمان میبره
Ca m’a pris trois heures pour faire Londres-Manchester: از لندن به منچستر سه ساعت طول کشید
Mettre un goal: گل زدن
On leur a mis un goal à la dernière minute: دقیقه آخر یک گل بهشون زدیم
هنگام پیروزی در یک مسابقه ورزشی میتوانیم از عبارت «Qu’est ce qu’on leur a mis!» استفاده کنیم که به معنی باخت رقیب است. آموزش فرانسوی
وقتی میخواهیم در مورد شروع یک فعالیت صحبت کنیم از عبارت «s’y mettre» استفاده میکنیم. آموزش فرانسوی
Je me mets à la peinture. Il est temps que je m’y mette: شروع کردم به نقاشی کردن – زمان نقاشی کردن رسیده
Tu t’y mets trop tard: دیر داری شروع میکنی
برای مثال:
Je suis en retard pour mon étude pour mes examens. Demain je m’y mets sérieusement.
Je me suis mis au ski. شروع کردم به اسکی کردن
Il s’est mis à rire. شروع کرد به خندیدن
Il s’est mis à blaguer. شروع کرد به جوک گفتن
Il s’est mis a picoler. شروع کردن به نوشیدن
عبارات:
Je mets le cd en route / Je mets un disque
برای مثال در این عبارت از فعل «Jouer le CD» استفاده نمیکنیم. آموزش فرانسوی
Je lui ai mis une baffe
یه سیلی بهش زدم
Se mettre sur son 31
خوب لباس پوشیدن
Se mettre à l’aise
کسی را راحت کردن
Faites comme chez vous, mettez -vous à l’aise.
فکر کن خونه خودته، راحت باش.
se faire mettre en morceaux
این عبارت به معنی باختن است.
رقیب آن را تکه تکه کرد.
se faire mettre
معنی این عبارت چیزی شبیه به f*ck off در زبان انگلیسی است.
Se mettre une cuite
مست شدن
Mettre les pieds à
برای رفتن به یک مکان خاص (برای مثال یک کشور خارجی)
Tu t’es mis cette idée dans la tête.
ایده به ذهن کسی رسوخ کردن.
Il s’est mis dans la tête qu’il doit absolument déménager
او تصمیم گرفت که حتما باید خانه را جابجا کند (اثاث کشی کند).
امیدوارم این مقاله برای شما مفید بوده باشد. در فریدلینگو میتوانید مقالات متعددی در رابطه با زبانهای خارجی را پیدا کنید.